صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲ - قطعه

یکی را گه و بی گه اندر سرای

بسرقت همی رفت مال و منال

بر آورد دیوار خانه به ابر

نبود ایمن از دزد در عین حال

کسی گفتش این دزد در خانه است

تو بندی ره بام چشمت بمال

سخن فهم کن زین مثل ای عزیز

چو نفست زند ره ز شیطان منال