صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - توسل به حلال مشکلات و کشتی نجات

چشم لطفی سوی ما بهر خدا کن یا علی

درد ما را ظاهر و باطن دوا کن یا علی

دل بجان آمد ز وسواس اندر این دار مجاز

جان ما را با حقیقت آشنا کن یا علی

چون رضای حق رضای تو است ای مجلای حق

با رضای خویشتن ما را رضا کن یا علی

ای رهین لطف عامت اولین و آخرین

لطف خاصی شامل این بینوا کن یا علی

هر دوا از خاک درگاه تو میگیرد اثر

درد بیدرمان این مسکین دوا کن یا علی

عرض حاجت بندگانرا با ولی نعمت است

حاجت این بنده دیرین روا کن یا علی

غرق دریای عطای تست پا تا سر صغیر

باز از رحمت مزید آن عطا کن یا علی