دلبر خراسبان گفتا که وقتم هست تنگ
مزد کار از من گرفت و ماند دستش زیر سنگ
دلبر خراسبان باشد نگار تیز چنگ
در دکانش دوش رفتم ماند دستش زیر سنگ