سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷

جنت لبالب است ز نام چهار یار

رضوان بود غلام غلام چهار یار

آنها که پی به کعبه مقصود برده اند

آورده اند رو به مقام چهار یار

تا روز حشر منبر و محراب جا بجاست

از بس که محکم است نظام چهار یار

آنها که طی کنند جهان را به یک قدم

آیند روز و شب به سلام چهار یار

در گوش ساکنان در روضه بهشت

چون حلقه زر است کلام چهار یار

از بهر پایبوسیشان سر نهاده اند

بر هر زمین رسیده پیام چهار یار

ای سیدا ز چشمه کوثر دهند آب

از هر زبان که سر زده نام چهار یار