لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۹۹ - به شاهد لغت رنبه، بمعنی موی زهار

آنگاه که من هجات گویم

تو ریش کنی و زنت رنبه