مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۹۱

در رهگذری فتاده دیدم مستش

در پاش فتادم و گرفتم دستش

امروزش از آن هیچ نمی آید یاد

یعنی خبرم نیست، ولیکن هستش