چون صبا از گل تو بو گیرد
اول از خون دل وضو گیرد
شانه هر شب حساب دلها را
از سر زلف مو به مو گیرد
زخم دل را نمی توانم بست
لب دریا کجا رفو گیرد!
گر بخندد به روی مرهم داغ
نمک داغ چشم او گیرد
مفت فیّاض دان که محتسبش
دست در گردن سبو گیرد