فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

حسن محجوب ز نظّاره خطرها دارد

پردة شرم کتانست و نظر مهتاب است

یارب از قوّت بازوی که پرتو دارد؟

برق این تیشه که در کوه و کمر مهتاب است

غیر امّید زیان سود ندارد فیّاض

سفر ما که در او بیم خطر مهتاب است