ای نظامی کلکی بی سر و بی سامانی
بنعوشاک و جهود و مغ و ترسامانی
خر سامانی با تو بنسب کوس نزد
بچه معنی لقب خویش کنی سامانی
پدر تو برهای یافت به ترکی بفروخت
ترک سامان چو درو . . . رد شدی سامانی