جانا شب دوش مرغکی غالیه فام
از بهر وفایی چه خوش افتاده به دام
یک پشت، دو هفت گردن و یازده رو
دو چار سر و دو شش قدم و هفت اندام
دو شهپر و سیزده دم و شش منقار
نه ناخن هم چو خنجر و شازده نام
سه اختر و یک پاره مه و چار هلال
با پنج در و ده صدفش، بود به کام
ای دوست! اگر این مرغ تو دانستی چیست
این مرغ «وفایی» ز وفا باد حرام