بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - معما

نام دلبر چهار حرف بود

که سه حرفش یکی بود به نظر

چون شودعید گوید او که بمن

عید یابد تجلی و زیور

بوی مشکم از او رسد به مشام

مشک بی شک گرفته در سر و بر

نام نامیش تا بدانی چیست

دوستش شو بنه به پایش سر

جواب محمد (ص)