احمد مرسل که از او زندهایم
از دل و جان بر در او بندهایم
مظهر الطاف حق احمد بود
معنی اوصاف حق احمد بود
از احد احمد شده یک میم فرق
عقل در آن میم شد از فکر غرق
عاجز از اوصاف وی آمد زبان
دشمن او را همه آید زیان
فعل حق آمد همه افعال او
در صف محشر نگر اجلال او
بر سر خلق آمد و شد چون طبیب
در بر حق نام وی آمد حبیب
گر کند او گوشهٔ چشمی به ما
میشود از ما همه راضی خدا
حاجت از او گیر و از او جو مجال
همت از او خواه و شو آسوده حال
دولت وین را بود از او نظام
باد بر او هر دم از ایزد سلام