میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷

اگر یک جرعه می در شیشه داری

نشاید کز جهان اندیشه داری

بکش دیو خرد راهم بزنجیر

تو کز باده پری در شیشه داری

درخت عقل را از ریشه بر کن

تو کاندر کف ز شیشه، تیشه داری

بهشیاری عالم غم نیرزد

همان بهتر که مستی پیشه داری