سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۱

قلاشانیم و لاابالی حالیم

فتنه‌شدگان چشم و زلف و خالیم

جان داده فدای رطل مالامالیم

روشن بخوریم و تیره بر سر مالیم