میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

دوستان نوبت سپیده دم است

وقت صبح است و سخت مغتنم است

نرود تا دمی، نمی آید

دم دیگر که عمر از این دودم است

وقت را سیف قاطع آوردند

به مثل گرچه دشنه دو دم است

طرفه هستی که در میان دو نیست

هر وجود از دو سوش دو عدم است