خریدستی بهیچ ایخواجه ما را
نمیدانی از آن قدر و بها را
بجای زر مخر خواجه توانگر
ز کوته دانشی این شهر و آرا
نمیدانم چرا کردی فراموش
تو خواجه بوالعلی صدق و صفا را
بود انجام هر آغاز پیدا
ببین از ابتداء مر انتها را