چهره ام دیده چه حاصل که بخون کرد نکار
که برون نقش ونگارست و درون ناله زار
در جواب او
گور ظلم نگر از رخت پر از نقش و نکار
که برون نقش و نگارست و درون ناله زار
در صف زخت که عنبر چه بود صدرنشین
گوی بر بسته که باشد که در آید بشمار
ای که مهلک جهه جامه نخواهی که قویست
کاش میبود بدرزیت ازینجامه هزار
برکسوندار نباید که بود صاحب ریش
در کتاب نمدی یافته انداین اخبار
خلق را باد چو از گرمی موئینه زدست
بیداکر نیز زد او را تو مدان دور از کار
هر که در البسه پک بیت چوقاری گوید
مینهم جامه ببالایش و بر سر دستار