سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۹

کردی تو پریر آب وصل از رخ پاک

تا دی شدم از آتش هجر تو هلاک

امروز شدی ز باد سردم بی‌باک

فردا کنم از دست تو بر تارک خاک