قومی که امتیاز صواب از خطا کنند
خود کاش اختیار وفا بر جفا کنند
کلک قدر نگاشت قضایای نینوا
بر لوح زر که باطل و حق را جدا کنند
از قهر و قتل و غارت و اخراج و دستبرد
هر محنتی که می شد از امکان به پا کنند
بود اقتضای حکمت مخصوص کز نخست
نامی به نام خامس آل عبا کنند
در ملک غم سپه کش سلطان کربلاست
هر کش فزون به بند بلا مبتلا کنند
با مهر دوست کین عدو سهل می شمار
سری است حق که ساز بلا للولا کنند
آن سان که او شد امت مرحومه را کفیل
خواهند اگر تلافی چندین عطا کنند
تا رستخیز هر نفس ازروی مسألت
روزی هزار مرتبه خود را فدا کنند
هر ذره ذره ملک چه پنهان چه آشکار
کی وز کجا تدارک این خون بها کنند
باور مکن که طایفه ی غیر مسلمین
بر اهل بیت فاطمه چندین جفا کنند
اسلام بین ز کفر بتر کامت از عناد
نسبت به خاندان نبوت چه ها کنند
دین کجا و کفر چه کز ننگ این گناه
ز اسلامیان یهود و نصاری ابا کنند
کژ راست کی شود، نرسد اهل غی به رشد
روزی مگر رجوع به صدق از ریا کنند
ممکن نبود بهتر از این عکس مدعا
گر باید امت اجر رسالت ادا کنند
یک دل کشد تطاول یک دهر غم کجا
یک تن کند تحمل چندین ستم کجا