سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹

چون از اجل تو دید بر لوح آثار

دست ملک‌الموت فرو ماند از کار

از زاری تو به خون دل جیحون‌وار

مرگ تو همی بر تو فرو گرید زار