سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳

دل بندهٔ عاشقی تن آزاد چه سود

جان گشته خراب و عالم آباد چه سود

فریاد همی خواهم و تو تن زده‌ای

فریاد رسی چو نیست فریاد چه سود