رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

آن خواجه که لاف می زد از جود بسی

می داد به جود وعده در هر نفسی

جز وعده به من نداد چیزی، گویا

جز وعده نداده چیز دیگر به کسی