رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲

گویند ز غم توان شد آزاد از مرگ

وین غم که مراست می شوم شاد از مرگ

گر زندگی است اینکه مرا یاد از مرگ

گر مرگ چو زندگیست فریاد از مرگ