رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵

در صفاهان که ساحت پاکش

خوش‌ترین بقعهٔ جهان آمد

تا چهل سال با نهایت فقر

عرض خود را نگاهبان آمد

با بد و نیک کرد آمد و رفت

وین چنین رفت و آن چنان آمد

که نه در دیده ای سبک گردید

که نه بر خاطری گران آمد

که نگفته به هیچ خانه شتافت

که نخوانده به هیچ خوان آمد

لیک از شیوه هیچ سود نکرد

کش زیان بر سر زیان آمد