سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲

غم شد همه بیرون و درون دل ما

دلها همه شاد است برون دل ما

هرچند که خون دل ما ریخت کسی

در گردن چشم ماست خون دل ما