سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸

گر خاک شوم چو باد بر من گذرد

ور باد شوم چو آب بر من سپرد

جانش خواهم به چشم من در نگرد

از دست چنین جان جهان جان که برد