خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۹۸

روزی که نه باغ بود و نی گل، نه سمن

یک لحظه نبود بی مِی آن سرو چمن

او بود و من و طرف لب جوی ولیک

بر طرف لب جوی نه او بود و نه من