خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸۹

عیبم مکن ای خواجه که تا من هستم

بی جان و بدن، قائم و بی مِی، مستم

مانند خضر زندهٔ جاوید شدم

چون دست ز آب زندگانی شستم