خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸۴

ای من شده بی رخ تو از ناله چو نال

وز باغ غمت ندیده جز ناله منال

بر چادر شب مردمک دیدهٔ من

تقریر کند نقش تو لیکن به خیال