خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۴۳

هر آه که از دلم بدر می‌آید

بشنو که ازو بوی جگر می‌آید

امشب نفس صبح چرا چون جانم

از آتش مهر دِیر بر می‌آید؟