آن تن ماست یا میان شما
وان دل ماست یا دهان شما
اگر آن ابرو است و پیشانی
نکشد هیچکس کمان شما
جز کمر کیست آنک میگنجد
یک سر موی در میان شما
آب رخ پیش ما کسی دارد
که بود خاک آستان شما
میکند مرغ جان ما پرواز
دمبهدم سوی آشیان شما
چه بود گر به ما رساند باد
بوئی از طرف بوستان شما
خواب خوش را به خواب می بینم
از غم چشم ناتوان شما
زلف دلبند اگر برافشانند
برفشانیم جان به جان شما
دل خواجو نگر که چون زده است
چنگ در زلف دلستان شما