خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۸

دیشب صنمی سرو قد شیرازی

زلفش همه در بند کمند اندازی

با طرّه شبی دراز بازی می کرد

خورشید ندیدم که کند شب بازی