خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۶

بازار روان از بدنت می کشند

ناموس بهار از سمنت می کشند

چون در دهنت هیچ نمی گنجد از آن

پیوسته سخن در دهنت می شکند