سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸

ای نیست شده ذات تو در پردهٔ هست

ای صومعه ویران کن و زنار پرست

مردانه کنون چو عاشقان می در دست

گرد در کفر گرد و گرد سر مست