یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۹

بگشاد خدا چو خلق آدم را دست

بر پای ستاد چو آمد از نیست به هست

زد تیزی و عطسه ای وزان عطسه و تیز

تمثال ملک نقش بنی آدم بست