اکنون وقت آن است که معنی «عذاب قبر» بشناسی و بدانی که عذاب القبر هم دو قسم است، روحانی و جسمانی اما جسمانی همه کس بشناسد و روحانی نشناسد الا کسی که خود را بشناخته باشد و حقیقت روح وی بدانسته که وی قایم است به ذات خویش و از قالب مستغنی است در قوام خویش و پس از مرگ، وی باقی است که مرگ وی را نیست نگرداند، لکن چشم و دست و پای و گوش و جمله ی حواس از وی مرگ باز ستاند، و چون حواس از وی بازستد، زن و فرزند و مال و ضیاع و سرای و بنده و ستور و خویش و پیوند، بلکه آسمان و زمین و هر چه آن را به حواس می توان یافت، از وی باز ستد، اگر این چیزها معشوق بود و همگی خویش بدان داده بود، در عذاب فراق بماند به ضرورت و اگر از همه فارغ بود و اینجا هیچ معشوق نداشت، بلکه آرزومند مرگ بود، به راحت افتاد و اگر دوستی خدای تعالی یافته بود و انس به ذکر وی حاصل کرده، و همگی خویش بدو داده بود و اسباب دنیا آن بر وی منغص و شولیده می داشت، چون بمرد به معشوق رسید و مزاحم و مشوش از میان برخاست و به سعادت رسید.
اکنون اندیشه کن تا ممکن شود که کسی خود را بداند و بشناسد که وی باقی خواهد بود که همه مراد و معشوق وی در دنیاست و آنگاه در شک باشد که چون از دنیا بشد در رنج و عذاب خواهد بود در فراق محبوبات خویش، چنان که رسول گفت، «احبب ما احببت، فانک مفارقه» و یا چون بداند که محبوب وی همه حق تعالی است و دنیا را و هر چه در وی است دشمن دارد، الا آن مقدار که زاد وی است، در شک تواند بود که چون ازدنیا برود از رنج برهد و به راحت افتد پس هر که این شناسد، وی را در عذاب القبر هیچ شک نماند که هست و متقیان را نیست، بلکه دنیاداران راست، و کسانی که همگی خویش به دنیا داده اند و به دین، معنی این خبر معلوم شود که: «الدنیا سجن المومن و جنه الکافر».