واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۶۴ - تاریخ مرگ تایب

ز روی درد و سوزم گفت یاری قدردان روزی

که: «تایب » حیف دامان بقا زین بوم و برچیده

شدم غمگین و حق آشنایی خواست تاریخش

بگفتم:«از جهان تایب بساط عمر بر چیده »