واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۲ - در رسیدن کسی بشغل قضاوت سرود

این منصب والا، بتو میمون بادا

بد خواه تو را، جگر ز غم خون بادا

چون دادرس خلق شدی، شد تاریخ

«این دادرسی برتو همایون بادا»