واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱

زین باغ، که در وی گل شادی خودروست

دلها همگی، با غم عالم یکروست

دلگیر کسی را نتوان دید در او

جز شاخ که از غنچه گره بر ابروست