بند ترکش یک زمان ای ترک زیبا باز کن
با رهی یک دم بساز و خرمی را ساز کن
جامهٔ جنگ از سر خود برکش و خوش طبع باش
خانهٔ لهو و طرب را یک زمان در باز کن
۳
چند گه در رزم شه پرواز کردی گرد خصم
گرد جام می کنون در بزم ما پرواز کن
یک زمان با عشق خود می خور و دلشاد زی
ترکی و مستی مکن چندان که خواهی ناز کن
ناز ترکان خوش بود چندان که در مستی شود
چون شوی مست و خراب آنگاه ناز آغاز کن
۶
ناز و مستی دلبران بر عاشقان زیبا بود
ناز را با مستی اندر دلبری دمساز کن
گر شکار خویش خواهی کرد جملهٔ خلق را
زلف را گه چون کمند و گه چو چنگ باز کن
مهر تو گردنکشان را صید تو کرد آنگهی
پادشه امروز گشتی در جهان آواز کن