رویش چو آتشین ز می ناب میشود
بر جبههاش گره چو عرق آب میشود
چون بیندت کسی و نگردد به گرد تو؟
بر عکست آب آینه گرداب میشود!
خوش پیشهایست عشق، که پیوسته در نِمُوست
در وی ز بس که زهره شیر آب میشود
بیعارض تو رنگ ندارد جمال ماه
عکس تو غازه رخ مهتاب میشود
پیچیدهام به دل ز غمش بس که گریه را
دریای اشک من همه گرداب میشود
افتادگیست راهبر کاروان فیض
پستی دلیل قافله آب میشود
گر میکنی تهیه اسباب بهر عمر
کو عمر تا تهیه اسباب میشود؟!
واعظ سفید پیش رخش گردد آفتاب
کتان سفید اگر بر مهتاب میشود