هست سالک با خدا، گر کار دنیا میکند
نیست جز در بحر کشتی، رو به هرجا میکند
باشد از بیخان و مانان برگ عیش اغنیا
زندگانی شهر از پهلوی صحرا میکند
خاکساری قدرت افزاید، که در میزان گهر
پله پستی چو گیرد، نرخ بالا میکند
گرنه ما رزق خود از بیجوهری پیدا کنیم
هرکجا باشیم، ما را رزق پیدا میکند!
با زبان، خصم قوی را میتوان کردن ضعیف
سنگ را آتش به این پیوسته مینا میکند
زیردستان فارغ از فکر نظام عالمند
زآن که کار آسیا را سنگ بالا میکند
میشوی دیوانه واعظ، پر منه سر بر سرم
سنگ بالین را، سر من سنگ سودا میکند