هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض
فاضل ازین دوگانه کن آن پنجگانه فرض
در میکده مرید صراحی و جام باش
بر خویش کن سجود و قیام شبانه فرض
جدست کار عشق همه، هزل و کذب نیست
زان رخ خبر حقیقت و زان لب فسانه فرض
زاهد سؤال مذهب مستور و مست چند؟
شد بر تو ذکر سنت و بر ما ترانه فرض
از اکل و شرب صوم تو یک ماه واجب است
از غیر دوست روزه ما جاودانه فرض
تعظیم و احتقار به اسلام و کفر نیست
روزی که بود بتکده شد طوف خانه فرض
در شرع حور و صحبت و زهد و صیام هست
بر عاشقان کدام بود زین میانه فرض
اقرار کرد بر سر منبر به جهل خویش
ترسم که بر امام شود تازیانه فرض
بردار دام حیله و ایثار پیشه کن
یک دانه را شده هفتاد دانه فرض
پیوسته رسم بود شکایت ز روزگار
شد در زمان حسن تو شکر زمانه فرض
شد از بیان کشف «نظیری » به مدرسه
جام شبانه واجب و کیش مغانه فرض