ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷

از دیدن خلق، دیده بی دوست بدوز

وز صحبت بی دلی ز دل کینه بتوز

ماننده ابر و شمع، از این پس شب و روز

بی دیده همی گری و بی دل می سوز