الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «بستان ماتم» » شمارهٔ ۳ - در منقبت شاه اولیاء علیه السلام گوید

سریر آرای ایوان هدایت

امیرالمؤمنین شاه ولایت

امام اولین ملک جهان را

خبردار آشکارا و نهان را

چراغ چشم و روح جسم آدم

نگین دار رسالت سرّ خاتم

طلسم گنج پنهان خدایی

خدیو تختگاه کبریایی

علی عالی آن دارای دوران

که قدرش رانده بر نُه چرخ یکران

به دانش لوح محفوظ امامت

به بخشش گنج مکنون کرامت

سپهدار پیمبر زوج زهرا

که از وی طره ی دین شد مطرّا

شهی بهر رسول برگزیده

دل و دست و زبان و گوش و دیده

پی اثبات دین کردگارش

هویدا نفی شرک از ذوالفقارش

کلید رزق جود بی دریغش

فنای خلق در دندان تیغش

که جز آن افتخار آل هاشم

بهشت و دوزخ حق راست قاسم؟

جز او بر کوثر احمد که ساقی است؟

که غیر از وی خدا را وجه باقی است؟

که را دخت نبی بانوی مشکوست؟

که را خیبرگشا نیروی بازوست؟

نبی را کیست صاحب سرّ معراج؟

که را نص خلافت بد به سر تاج؟

سلامی وافر از یزدان دادار

بر آن داور که امت راست سالار

دگر بر جفت او دخت پیمبر

خداوندان دین را پاک مادر

دگر بر یازده فرزند پاکش

گهرهای ثمین تابناکش