شه اوصیا داور اولیا
زرویش عیان، فره ی کبریا
صفات خدایی از او آشکار
رخش مظهر جلوه ی کردگار
کسی کاین خداوند دین را شناخت
به خوبی، جهان آفرین را شناخت
زمهرش، دل هر که بی نور شد
بدو دیو، نزدیک و حق دور شد
ز اندیشه ذاتش بسی برتر است
شناسای او، پاک پیغمبر است
بدان سان که پیغمبر او را شناخت
نبی را همان گونه حیدر شناخت
مرآن هر دو را نیز پروردگار
شناسد چنان چون بود سر کار
درود فزون باد بر نور او
بدان جفت و آن یازده پور او
که هستند مر خلق را راهبر
به سوی خدا جد و پدر
من و مدح این پیشوایان دین
تو بی باکی و خیره رایی ببین
به پاکی خداوند گفته ثنای
به فرقان از این دوده ی رهنمای