مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۲

دل برده ز من تازه نهالی که مپرس

آهو نگه خوش خط و خالی که مپرس

چشمی دارم براه چون حلقه دام

از حسرت رم کرده غزالی که مپرس