مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

ما را که بود چه در بخارا و چه بلخ

از حسرت شیرین‌دهنان کامی تلخ

بی‌ماه‌وَشی خوش نبود عمر چه سود

کز غره هزار ماه آریم به سلخ