مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰

در ظلمت جهل آمدن چون زالست

گر جرم کنم چرا کنی قدرم پست

ره تیره و من مست و صراحی دردست

پایم لغزید ناگه افتاد و شکست