مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

در باغ جهان که بس گل آشفت و بریخت

از شاخ گلی به بلبلی گفت و بریخت

بر گلبنی آشیانه مگذار کزو

هر لحظه هزار غنچه بشگفت و بریخت